عضویت    ورود
ورود به سایت

پایگاه اطلاع رسانی استانداری گلستان

» » » میلاد دهمین واسطه فیض خداوند مبارک


میلاد دهمین واسطه فیض خداوند مبارک

زسوی عرش رحمن، نوید شادی آمد

بشارت ای مُحِبّان ، امام هادی آمد
کجایی یابْنَ زهرا ، عیدی بده ما را
که روح عشق و ایمان امام هادی آمد

شاد باش.. ماه حج، ماه نزدیک تر شدن به خدای کعبه، به نیمه خود رسیده بود که نوری دیگر، در آسمان پرتو افشانی کرد. سومین «علی»، در میان ستارگان درخشان دیگر، نام گذاری شد و نسیمی از امید و مهر، بر دل های حاجیان و دیگر مسلمانان وزید. زاد روز دهمین پیشوای عاشقان، هدایت گر مردمان، حامی محرومان و همدم دل های مهربان را به همگان شاد باش می گوییم.

طوبای فرخنده
حضرت امام علی بن محمد الهادی علیه السلام در سپیده دمان پانزدهم ذیحجه سال 212 هجری قدم به عرصه گیتی نهاد تا وجود تابناکش روشنایی بخش تاریکی های جهل و بی ایمانی شود. پدر آن گرامی، پیشوای نهم، حضرت جواد علیه السلام و مادرش بانوی گرانقدر و با فضیلتی به نام «سمانه مغربیه » است که به «سیده ام الفضل » معروف بود.
عمر آن حضرت اندکی کمتر از چهل سال یا 41 سال و شش و یا هفت ماه بوده است. از این مدت، شش سال و پنج ماه با پدرش و 33 سال و چند ماه، به قولی نه ماه، پس از وی زیسته که این مدت را دوران امامت و خلافت آن حضرت محسوب کرده اند.

کنیه و القاب آن حضرت
پدر بزرگوارش او را به زیباترین نامی که در خاندان رسالت سابقه داشت نامید و نام علی بر وی نهاد. بعضی ازالقاب مبارک حضرت علیه السلام هادی، ناصح عالم،فقیه، امین، عسکری، دلیل، فتّاح، نقی، و مرتضی است؛ چنان که امروز بیشتر شیعیان و دوست داران اهل بیت علیه السلام حضرت را با لقب مشهور «هادی» می شناسند.

نقش انگشتری آن حضرت
بنا بر قولی گفته اند نقش انگشتری آن حضرت عبارت: «حفظ العهود من اخلاق المعبود»بوده است. همچنین طبق قولی دیگر نقش انگشتری وی عبارت: «الله ربی و هو عصمتی من خلقه »و مطابق نظر برخی دیگر عبارت: «من عصی هواه بلغ مناه »بوده است.

مدت امامت
عمر آن حضرت اندکی کمتر از چهل سال یا 41 سال و شش و یا هفت ماه بوده است. از این مدت، شش سال و پنج ماه با پدرش و 33 سال و چند ماه، به قولی نه ماه، پس از وی زیسته که این مدت را دوران امامت و خلافت آن حضرت محسوب کرده اند.

میلاد دهمین واسطه فیض خداوند مبارک

 


امام هادی علیه السلام و عهدِ الهیِ امامت
امام هادی علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد علیه السلام به سال 220 ق. در حالی عهده دار رهبری شیعه گشت که تنها هشت بهار از عمر شریفش را پشت سر گذاشته بود. از آنجا که شیعیان، آغاز امامت امام جواد علیه السلام در سنّ نه سالگی را مشاهده کرده بودند، پذیرفتن امامت امام هادی علیه السلام برایشان چندان دشوار نمی نمود.
امام هادی علیه السلام از آغاز امامت در مدینه حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در رهبری شیعیان ایفا کردند؛ به طوری که حکومت عباسی از موقعیت ممتاز امام احساس خطر کرده و حضور ایشان در مدینه را به صلاح ندانست، متوکل برای کنترل بیشتر امام علیه السلام تصمیم گرفت ایشان علیه السلام را از مدینه به سامرا منتقل کند.
بعد از استقرار امام هادی علیه السلام در سامرا تمامی رفت و آمدها و ارتباطات امام تحت کنترل بود و به محض شنیدن اینکه امام علیه السلام از اموال و سلاح شیعیان نگهداری می کند، نظامیان شبانه به خانه امام علیه السلام هجوم می بردند؛ ولی چیزی به دست نمی آوردند.
در طول مدت حضور امام علیه السلام در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبیت آن حضرت افزوده می گشت و همه ناخواسته در برابر امام علیه السلام متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش می داشتند. البته نفوذ امام منحصر به شیعیان نبود و شامل درباریان عباسی هم می شد. متوکل وقتی در اقدامات خود علیه امام علیه السلام ناکام ماند، به نزدیکان خود اعلام کرد که در کار امام هادی (ع) درمانده شده است؛ از این رو به محدودیت و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن امام علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به هلاکت رسید.

فضایل اخلاقی امام هادی علیه السلام
ابن شهر آشوب در مناقب گوید: او خوش قلب ترین و راست گفتارترین مردمان بود. از نزدیک ملیح ترین و از دور کامل ترین آنان بود. چون خاموش می شد پرده ای از وقار در چهره آن حضرت هویدا می شد و چون سخن می گفت هاله ای از نور آن حضرت را فرا می گرفت. او از بیت رسالت و امامت و مقر وصیت و خلافت بود. شاخه ای بود بر کشیده و برگزیده از بوستان نبوت و میوه ای بود چیده شده از درخت رسالت.
آیه شریفه: «وَلَوْ انَ مَافِی اْلَارْضِ مِنْ شَجَرَةٍاقْلَامُ وَالْبَحْرُ یمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ ابْحُرٍ مَانَفِدَتْ کلِمَاتُ اللّهِ»؛ یعنی: «اگر آنچه درخت در زمین است قلم شود و دریا مرکب شود و هفت مرتبه دریا به وجود آید، کلمات خداوند تمام شدنی نیست.» پرسید که: مراد از کلمات الله چیست؟ حضرت هادی فرمودند:«نَحْنُ کلِمَاتُ اللّه الَّتی لَاتُدْرَک فَضَائِلُنَا وَلَاتُسْتَقْصَی.» «ماییم کلمات خداوندی، که فضایل آنان درک شدنی و تمام شدنی نیست»
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که ترکنی سر انگشت و صفحه بشماری

میلاد دهمین واسطه فیض خداوند مبارک

 



یادگاری‌هایی بی‌نظیر از امام هادی علیه‌السلام

1-زیارت جامعه کبیره
درباره زیارت جامعه کبیره که اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی مشتمل بر معرفی مقام ائمه علیهم السلام است؛ در این مختصر نمی‌گنجد. اما به همین میزان می توان اشاره کرد که زیارت جامعه که به تعبیر علامه مجلسی(ره) از نظر سند و روایت از صحیح‌ترین و قوی‌ترین زیارات ائمه علیهم السلام است یادگاری عظیمی است که در حرم هر یک از ائمه معصومین علیهم‌السلام آن زیارت را می‌خوانیم. 
2- زیارت غدیریه
زیارت غدیریه نیز سندی بسیار معتبر دارد و روایتگران و گزارشگران آن از بزرگان شیعه هستند، این زیارت مربوط به روز عید غدیری که امام هادی علیه السلام در سفری که به اجبار متوکل از مدینه به سامرا داشتند. در نجف اشرف بودند و این زیارت را خطاب به قبر مطهر جدّ بزرگوارشان حضرت علی(علیه‌السلام) قرائت کردند.
دوستداران اهل بیت از این نکته غافل نباشند که زیارت غدیریه مثل زیارت عاشورا که مخصوص روز عاشورا نیست؛ این زیارت هم مخصوص روز عید غدیر نیست و خوشبختانه محدث قمی نیز این زیارت را به طور کامل در کتاب شریف مفاتیح الجنان آورده‌اند و بر این نکته که هر روز می‌توان این زیارت را قرائت کرد، تصریح دارد. 

3- دعای کوتاه در کنار قبر مبارک آن حضرت
امام هادی(علیه السلام) آنقدر مهربان است و آنقدر برای زائران و دوستداران و شیعیان خیر می‌خواهند که فرمودند: از خدا خواسته‌ام که هر کس این دعا را در کنار قبر من بخواند ناامید برنگردد:
«یا عُدَّتى عِنْدَ الْعَُدَدِ وَ یا رَجآئى وَالْمُعْتَمَدَ وَ یا کَهْفى وَالسَّنَدَ یا واحِدُ یا اَحَدُ وَ یا قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ اَسْئَلُکَ الّلهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَلَمْ تَجْعَلْ فى خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَداً صَلِّ عَلى جَماعَتِهِمْ وَافْعَلْ بى کَذا وَ کَذا» ؛ اى ذخیره من در برابر ذخیره‌ها و اى امید من و تکیه‌گاهم و اى پناهگاه، و پشت و پناهم اى یگانه‌اى یکتا و اى که درباره خود فرمودى: بگو خدا یکى است، از تو خواهم. خدایا به حق هر کس از آفریدگانت خلق کردى و هیچ کس را مانند آنها در میان آفریدگانت قرار ندادى درود فرست بر گروه آنها و درباره من چنین و چنان کن.(در اینجا حاجات خود را بگویید.)

4- نماز بالای سر در حرم حضرت رضا علیه السلام
ایشان فرمودند: هر کس از خداوند حاجتی دارد پس قبر جدم حضرت رضا را در طوس زیارت کند و دو رکعت نماز نزد قبر او بگزارد و در قنوت نماز حاجتش را طلب کند خداوند دعایش را اجابت می کند مگر اینکه در مورد گناه یا قطع رحم باشد. بر اساس این فرمایش امام هادی(علیه السلام) سزاوار است که از این پس که به مشهد مقدس و حرم مطهر رضوی مشرف می شویم در نماز بالای سر از خدای متعال حوائجمان را طلب کنیم و به یاد این یادگار ارزشمند امام هادی(علیه السلام) هم باشیم.

5- پنجمین یادگار تعقیب نماز
از علی بن مهزیار روایت شده که محمدبن ابراهیم به حضرت امام علی النقی علیه السام نامه ای نوشت که اگر مصلحت میدانید به من دعایی تعلیم دهید که بعد از هر نماز بخوانم تا خداوند به سبب آن خیر دنیا و آخرت به من عنایت فرماید. امام هادی علیه السلام این دعا را آموزش دادند.
«اَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ وَ عِزَّتِکَ الَّتى لا تُرامُ وَ قُدْرَتِکَ الَّتى لا یَمْتَنِعُ مِنْها شَىْءٌ مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَ مِنْ شَرِّ الاَْوْجاعِ کُلِّها وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ؛ پناه برم به ذات بزرگوارت و به عزتت که مورد دستبرد نیست و قدرتت که چیزى از آن خوددارى نتواند، از شر دنیا و آخرت و از شر تمامى دردها و جنبش و نیروئى نیست جز به خداى والاى بزرگ.

وقتی امام هادی(ع) بر اهل خراسان غبطه خورد
فضل بن شاذان نیشابوری فقیهی عالی مقام و متکلمی توانا و از اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری بود. او کتاب‌های زیادی نوشته و کتاب‌های او مورد توجه علمای بزرگ شیعه قرار گرفته است. امام هادی(ع) با دیدن یکی از کتاب‌های او فرمود: من بر اهل خراسان غبطه می‌‌خورم که فضل بن شاذان را در میان خود دارند. وقتی امام حسن عسکری کتاب «الیوم و اللیله» او را دید سه بار بر او رحمت فرستاد و فرمود سزاوار است به آن عمل شود. فضل در نیشابور می‌زیست او به جرم شیعه بودن به سبزوار تبعید شد و پس از مدتی بیمار شد و از دنیا رفت. قبر او در نیشابور قدیم (یک فرسخی نیشابور فعلی) قرار دارد.

روزها را شوم ندانیم
امام هادی علیه السلام ، هم چون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ، در مبارزه با عادت ها و سنت های باطل جاهلی، تلاش فراوان داشت؛ داستان زیر، نمونه ای است از این تلاش ها: یکی از اصحاب ایشان به نام «حسن بن مسعود» می گوید: روزی انگشتم زخم برداشت و در راه، با مرکبْ سواری بر خورد کردم و شانه ام آسیب دید و پس ازآن، وارد جمعیتی شدم و لباس هایم پاره گشت. همین که خدمت ابوالحسن، امام هادی علیه السلام ، رسیدم، گفتم: خداوند مرا از شر این روز آسوده بدارد، چه روز شومی است! حضرت، از شنیدن این سخن، ناراحت شده و سخنانی فرمودند که دانستم اندیشه ام باطل و نادرست است. ایشان در بخشی از این نصیحت ها به من فرمودند: «ای حسن! روزگار را چه گناهی است که چون به سزای کردار خویش می رسید، آن را شوم می شمارید؟... به راه خطا مرو و روزها را مؤثر در احکام الهی ندان و نقشی به عهده آن ها مگذار!».

میلاد دهمین واسطه فیض خداوند مبارک

 


پرتوهایی از کلام نورانی امام هادی علیه السلام
*خدا را بقعه ‏هاست که دوست دارد در آنها دعا شود تا دعای کسی را که وی را خوانده است به اجابت رساند، و بارگاه امام حسین علیه‏السلام از آن جمله باشد.
*هر کس از خدا بترسد، مردم از او بترسند، و هر که خدا را اطاعت کند، از او اطاعت کنند، و هر که مطیع آفریدگار باشد، باکی از خشم آفریدگان ندارد، و هر که خالق را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار می‏شود.
*از حد خود تجاوز نکن و برای روزگار هیچ اثری در حکم خدا قرار نده.
*شخص شکرگزار، به سبب شکر، سعادتمندتر است تا به سبب نعمتی که باعث شکر او شده است؛ زیرا نعمت‏ها کالای دنیایند ولی شکر، هم نعمت دنیاست و هم نعمت آخرت.

وقتی درخت های زمین با امید تو
دستی رسانده اند به دامان آسمان
من هم گدای سکه خورشید مانده ام
دستم به دامن تو سلطان آسمان!

*همانا که خداوند دنیا را سرای امتحان و آزمایش ساخته و آخرت را سرای رسیدگی قرار داده است، و بلای دنیا را وسیله ا‏ی ثواب آخرت، و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است.

*دنیا بازاری است که گروهی در آن سود برند و دسته ‏ای زیان ببینند.

*حسد، نیکویی‏ها را نابود سازد، و دروغ، دشمنی آورد، و خودپسندی، مانع از طلب دانش و خواهنده‏ی خواری و جهل گردد، و بخل، ناپسندیده‏ترین خلق و خوی است، و طمع، خصلتی ناروا و ناشایست است.

*بهتر از نیکی، نیکوکار است، و زیباتر از زیبایی، گوینده ا‏ی آن است، و برتر از علم، حامل آن است، و بدتر از بدی، عامل آن است، و وحشتناک‏تر از وحشت، آورنده‏ی آن است.
*از کسی که بر او خشم گرفته ‏ای، صفا و صمیمیت مخواه، و از کسی که به وی خیانت کرده ‏ای وفا مطلب، و از کسی که به او بدبین شده ‏ای انتظار خیرخواهی نداشته باش، که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست.

*نعمت‏ها را با برداشت خوب از آنها به دیگران ارائه دهید و با شکرگزاری افزون کنید، و بدانید که نفس آدمی رو آورنده ‏ترین چیز است به آنچه به او بدهی، و بازدارنده ‏ترین چیز است از آنچه که از او بازداری.
*خشم بر زیردستان از پستی است.

تأیید کننده خبر : کارشناس2
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .