امشب، شب کوچ غریب تاریخ است…
تا به کی این داغ غربت را به سینه اش حمل کند؟
تا به کی سر به چاه بگذارد و اشک شبانه بریزد؟
فرمود: فزت و رب الکعبه…
آری، به پروردگار کعبه که سعادتمند شد،
راحت شد از این فراق سی ساله،
دیگر چیزی نمانده که حبیبش را ببیند، و حبیبه اش را، آرام دلش را!
دیگر تمام شد این نامرد مردمان، او می رود که مردمی بهتر از اینان ببیند و اینان می روند که ….
امشب نه فقط کودکان کوفه، بلکه همه شهرها و کوهها و دشت ها و آسمانها یتیم شدند….
بانگ شبون بلنداست و گویی این همه ناله را پاسخی نیست.
زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار و علی چون همیشه مظلوم…
امشب عجب حالی دارد حسن، نمیداند از غم فراق پدر بگرید یا بر این وصال ابدی غبطه خورد و حسین همچنان به پدر مینگرد ، پدر که غریبانه در بستر جهل کوفیان خفته.
علی را در محراب عشق کشتند ،
فرق عدالت را در شام سیاهی شکافتند و نخواستند آفتاب، ظلمت شبهایشان را روشن کند .
علی غریب و تنها، شکوه در چاه میکرد، نخلستانهای کوفه هیچگاه نالههای شبانهاش را از یاد نخواهد برد .
دل آسمانیاش پر بود از عشق خدا و همین عشق او را به عرشیان پیوند میزد و امشب عرش را در مقدمش، آذین بستهاند
علی رهسپار است و دلها در پی او روان،
او میرود و حسرت ابدی جهان را فرا میگیرد،
امام علی(ع) یک عمر بی صبرانه در انتظار شهادت بود و در آخرین رمضان عمرش، حال وهوای دیگری داشت. این روزها، بارها از شهادت خود خبر داد. گویا هر روز که موعد وصال نزدیک تر می شد، مولا برای رفتن، بی تاب تر و بی قرارتر می شد.
برای معالجه آن حضرت، اطبای کوفه را جمع کردند. عالم ترین آنها، زخم آن حضرت را معاینه کرد و به آن حضرت عرض کرد: وصیت کنید که این ضربت، کار خود را کرده است و دیگر تدبیری نمی توان کرد.
**حضرت علی (ع) پس از ضربت خوردن به فرزند بزرگوارشان امام حسن(ع) فرمود: ” پسرم! چهار چیز را به تو میگویم که به خاطر بسپار و به کار دار، و چهار چیز را اگر انجام ندهی، اندک زیانی به تو نمیرساند.”
1- خرد برترین توانگری است .
2- بدترین تهیدستی نادانی است .
3- خودبینی، وحشتناک ترین وحشت است .
4- خوش خوئی گرامی ترین حسب می باشد.
1- از دوستی با احمق که او خواهد ترا سود رساند لیکن به زیانت کشاند.
2- از دوستی با دروغگو که دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور نماید.
3- از دوستی با بخیل که چیزی را که بدان سخت نیازمندی از تو دریغ میدارد.
4- از دوستی با تبهکار که تو را به هنگام سود خود میفروشد.( زندگانی امیر مؤمنان علی علیه السلام، ص 168)
• تقوای الهى را هرگز از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید.
• همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید، و بر مبناى ایمان و خداشناسى متفق و متحد باشید و از تفرقه بپرهیزید، پیغمبر فرمود: اصلاح میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزى که دین را محو مىکند، فساد و اختلاف است .
• ارحام و خویشاوندان را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مىکند.
• خدا را! خدا را! درباره یتیمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.
• خدا را! خدا را! درباره همسایگان، پیغمبر آن قدر سفارش همسایگان را فرمود که ما گمان کردیم مىخواهند آنها را در ارث شریک کند.
• خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا دیگران در عمل کردن، بر شما پیشى گیرند.
• امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید؛ نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.
• خدا را! خدا را! درباره نماز؛ نماز پایه دین شماست .
• خدا را! خدا را! درباره کعبه، خانه خدا، مبادا حج تعطیل شود که اگر حج متروک بماند، مهلت داده نخواهد شد و دیگران شما را طعمه خود خواهند کرد.
• خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا، از مال و جان خود در این راه مضایقه نکنید.
• خدا را! خدا را! درباره زکات؛ زکات آتش خشم الهى را خاموش مىکند.
• خدا را! خدا را! درباره ذریه پیغمبرتان، مبادا مورد ستم قرار گیرند.
• خدا را! خدا را! درباره صحابه و یاران پیغمبر، رسول خدا (صلى الله علیه و آله) درباره آنها سفارش کرده است .
• خدا را! خدا را! درباره فقرا و تهیدستان، آنها را در زندگى شریک خود سازید.
• خدا را! خدا را! درباه بردگان، که آخرین سفارش پیغمبر درباره اینها بود.
• در انجام کارى که رضاى خدا در آن است بکوشید و به سخن مردم (در صورتی که مخالف آن هستند) ترتیب اثر ندهید.
• با مردم به خوشى و نیکى رفتار کنید چنانکه قرآن دستور داده است .
• امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید؛ نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.
• بر شما باد که بر روابط دوستانه ما بین خویش بیفزایید، به یکدیگر نیکى کنید، از کنارهگیرى و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.
• کارهاى خیر را به مدد یکدیگر و به اتفاق هم انجام دهید، از همکارى در مورد گناهان و چیزهایى که موجب کدورت و دشمنى مىشود، بپرهیزید.
• از خدا بترسید که جزا و کیفر خدا شدید است.
خداوند همه شما را در کنف حمایت خود محفوظ بدارد و به امت پیغمبر توفیق دهد که احترام شما (اهل بیت) و احترام پیغمبر خود را پاس بدارند. همه شما را به خدا مىسپارم . سلام و دورد حق بر همه شما … .( مقاتل الطالبین، صص 44 – 28)
آن حضرت را پس از غسل و کفن بر تابوتی گذاشتند و طبق وصیت پدر، حسن و حسین(ع) عقب تابوت را گرفتند، در حالی که جلوی تابوت آن حضرت را جبرئیل و میکائیل گرفته بودند.
به سفارش آن حضرت، کسی از مردم در تشییع جنازه حاضر نشد. وقتی جنازه به محل بلندی رسید، جلوی تابوت به سمت زمین فرود آمد. پس زمین را کندند . زمانی که پیکر پاک حضرت را داخل قبر گذاردند، ندایی برخاست که: «فرود آوردید و منزل دهید او را به خاک پاک که دوست، مشتاق دوست خود است».
«در شبی که گذشت، مردی از جهان رخت بربست که در میان پیشتازان اسلام هیچ فردی جز رسول خدا بر او سبقت نگرفت. او در کنار پیامبر جهاد کرد و پرچم پیامبر را بر دوش کشید، درحالی که جبرئیل و میکائیل از او حمایت می کردند. در شبی به جوار رحمت الهی رفت که قرآن در آن شب بر رسول خدا(ص) فرود آمد و عیسی بن مریم(ع) به آسمان عروج کرد و یوشع بن نون به شهادت رسید… . پدر من از اموال و دارایی دنیا، دینار و درهمی نگذارد، مگر هفت صد درهمی که برای خانواده کنار گذاشت و …».
یعنى تا قدرت کار کردن داشت از او کار کشیدید و چون پیر شد و از کار ماند از خود را ندید، به او از بیت المال حقوق بدهید.
(روضة الواعظین، ص 568)
ابودرداء می گوید: شبی امیرمؤمنان(ع) را دیدم که از مردمان کنار گرفته و در مکان خلوتی مشغول مناجات با پروردگار و گریه و زاری است و می فرمود: بار خدایا! چه بسیار گناهانی که با بردباری از عقوبتش درگذشتی و چه بسیار جرایمی که به کرم و بزرگواری ات آن را آشکار نساختی! بار خدایا!…
ناگاه دیدم صدا خاموش شد, گفتم: حتماً حضرت را خواب برده است. رفتم تا آن حضرت را بیدار کنم. چون ایشان را حرکت دادم, دیدم همچون چوب خشک شده ای است. گفتم: إنّا لِلّهِ وَإنّا إلَیهِ راجِعُون. حضرت از دنیا رفت.
به خانه آن حضرت رفتم و فاطمه(س) را از این امر آگاه ساختم. فرمود: این حالتی است که از ترس خدا هر شب بر او عارض می شود. پس از اندکی, آب بر چهره او پاشیدم تا به هوش آمد.
(اسرار الصلوة, ص214)
امام خمینی(س) که تجلی پارسایی اش هر چشم حقیقت بین را خیره میکرد، با شوری از سر شیدایی، ارجمندترین توصیف ها را در وصف مولای پرهیزکاران می آورد. امام درباره ایمان حضرت علی (علیه السلام) می فرمود: «به خودشان قسم … اگر بشر پشت به پشت یکدیگر دهند و بخواهند یک لااله الاالله امیرالمؤمنین را بگویند، نمی توانند… به مقام علی بن ابی طالب قسم که اگر ملایکه مقربین و انبیای مرسلین، غیر از رسول خاتم که مولای علی و غیر اوست، بخواهند یک تکبیر او را بگویند، نتوانند. حال قلب آنها را جز خود آنها کسی نمیداند.» «شما شیعه همان هستید که می فرمود: اگر همه عالم در مقابل من بایستد، تنها در مقابل همه میایستم. آن ایمان است که او را آن طور در مقابل همه چیز میایستاند. آن اخلاص اوست. آن روحانیت و معنویت اوست و شما هم شیعه او هستید.»
علی(ع) نمونه یک انسان کامل
شهید مطهری درباره ساعات آخر عمر حضرت علی علیه السلام می فرماید: شگفت انگیزترین دوره های زندگی علی علیه السلام در حدود 45ساعت؛ یعنی فاصله ضربت خوردن تا وفات می باشد. انسان کامل بودن علی علیه السلام این جا ظاهر می شود؛ یعنی در لحظاتی که مواجه با مرگ شده است. شگفتی های علی علیه السلام و معجزه های انسانی او در این جا ظاهر می شود. علی علیه السلام در بستر افتاده و ساعت به ساعت حالش وخیم تر می شود و سموم روی بدن مقدس علی علیه السلام بیش تر اثر می گذارد، اصحاب ناراحتند، گریه می کنند، ناله می کنند؛ ولی می بینند لب های علی خندان و شکفته است و می فرماید: «شهادت در راه خدا، همیشه آرزوی من بوده و برای من چه چیز از این بهتر که در در حال عبادت شهید شوم». پر حرارت ترین سخنان علی علیه السلام آن هایی است که در همین 45 ساعت از ایشان صادر شده است.
انسانی بزرگ همچون علی(ع)
میخائیل نعیمه، نویسنده صاحب نظر و متفکر انسانی مسیحی عرب: ” هیچ مورخ و نویسنده ای هر اندازه هم که از نبوغ و رادمردی ممتاز برخوردار بوده باشد، نمی تواند قیافه کاملی از انسان بزرگی مانند علی(ع) در مجموعه ای که حتی دارای هزار صفحه باشد، ترسیم نماید و دورانی پر از رویدادهای بزرگ مانند دوران او را توضیح بدهد. تفکرات و اندیشه های آن مرد عرب و گفتار و کرداری را که میان خود و پروردگارش انجام داده است، نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. تفکرات ، ایده ها و گفتار و کردار او خیلی بیش از آن بوده است که با دست و زبان و قلم وی بروز کرده و در تاریخ ثبت شده است.”( ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج1)
امام فخر رازی می گوید: هرکه علی را پیشوای دینی خود قرار دهد حقا به دستاویز محکمی در دین و دنیای خود چنگ زده است. هرکه در دین خود به علی بن ابی طالب اقتدا کند حقا هدایت یافته است به دلیل آنکه پیامبر «ص» فرمود: خداوندا حق را بر همان محوری بگردان که علی میگردد. (تفسیر کبیر، ج1، ص 207)
ابن ابی الحدید : «علی(ع) مانند خورشید تابان بود که با کف دست پوشیده نمی شود و مثل روز روشن است که اگر یک تن آن را ببیند، دیدگان دیگران خواهد دید… . علی سرآمد همه فضایل و سرچشمه آنهاست» (ابن ابی الحدید، چهره درخشان اسلام)
شـــــب قــــــــــدر،شبــــــی اســـــت که در تــــــمام ســــال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن بهتراز عمل در هزار ماه است. در این شب برنامه های یک سال هر کس مقدر می گردد. در شب قدر ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار، خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شوند و مقدرات هر کس را به امام عرضه می دارند.
فضایل شب قدر؛برتری این شب از هزار ماه!!
شب قدر از شب هاى با عظمت و با اهمیت سال است و دلیل فضیلت این شب بر سایر شب ها به اعتبار امورى است که در این شب محقق مى گردد وگرنه اجزاى زمان یا مکان، درجه و رتبه وجودى شان یکى است و بین آنها تفاوتى وجود ندارد.
در منهج الصادقین در تفسیر سوره ((قدر)) از پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) روایت شده که فرمودند: ((هر کس شب قدر را احیا دارد و مومن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامى گناهانش آمرزیده مى شود.))
قلب ماه رمضان است
در روایتى مى خوانیم که امام صادق (علیه السلام ) فرمود: ((از کتاب خدا استفاده مى شود که شماره ماه هاى سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سر آمد ماه ها، رمضان است و قلب ماه رمضان ، لیلة القدر است .))( تفسیر نور الثقلین ، ج 5، ص 918)
پیامبر خاتم فرمود: ((لیلة القدر سیدة اللیالى )) شب قدر، سرور شبهاست . (بحار الانوار، ج 40، ص 54)
در فرهنگ غنى اسلام ، همه امور را با معیارهاى الهى مى سنجند؛ از این رو قرآن کریم ، ابراهیم ، ((قهرمان توحید)) را یک امت مى داند و یا در مورد شب قدر در قرآن مى خوانیم : (لیلة القدر خیر من الف شهر) و در صحیفه سجادیه (دعاى 44) آمده است که فضل لیله واحدة من لیالیه ، على لیالى الف شهر و سماها، لیلة القدر. خداوند یکى از شب هاى ماه رمضان را بر شب هاى هزار ماه برترى داد و آن شب با فضیلت را شب قدر نامید. (لصحیفه السجادیه ، ص 66)
2- خواندن 2 رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره توحید را خوانده و بعد از نماز هفتاد مرتبه گفته شود: اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ.
3- قرآن به سر گرفتن و خدا را به چهارده معصوم سوگند دادن.
4- زیارت امام حسین علیه السلام.
5- احیا داشتن (بیدار ماندن و عبادت کردن) در این شبها. در روایات بسیاری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) نقل شده است هر کس شب قدر را احیا کند، گناهان او آمرزیده شود.
6- فضیلت و پاداش بسیار دارد که صد رکعت نماز خوانده شود و بهتر است که در هر رکعت بعد از سورهی مبارک حمد، ده مرتبه سورهی توحید خوانده شود.
7- دعایی از امام زین العابدین علیه السلام که در مفاتیح الجنان آمده است . اللهم انی امسیت لک عبداً…
8- قرائت دعای جوشن کبیر.
9- طلب آمرزش از خدای متعال و درخواست از خدا جهت نیازهای دنیا و آخرت .
10- ذکر گفتن و صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام.
در این شبهای مبارک، اعمال زیر نیز سفارش شده است:
1) خواندن 2 رکعت نماز برای سلامتی امام زمان(عج) و تعجیل در ظهور آن حضرت
2) خواندن 2 رکعت نماز برای شادی روح همهی درگذشتگان و اسیران خاک و 25 بار گفتن ذکر “اللهم اغفرلی لجمیع المومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات”
3) خواندن 2 رکعت نماز تقدیم به اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و خواندن دعای توسل
4) خواندن 2 رکعت نماز حضرت زهرا(سلام الله علیها): در رکعت اول بعد از حمد صد مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره توحید
5) خواندن سورههای مبارک دخان و قدر
این شب فضیلتش از شب نوزدهم بیشتر است پس اعمال مشترک شبهای قدر را با توجه بیشتری انجام دهد. در روایات درباره غسل و احیا و تلاش در عبادت در این شب و شب بیست و سوم تاکید شده و آمده است که شب قدر در میان یکی از این دو شب است و در چند روایت وقتی که از معصوم(ع) خواستند تا معین کنند که شب قدر، در میان کدام یک از این دو شب است، معین نکردند، بلکه فرمودند: «ما ایسر لیلتین فیما تطلب» (احیای هر دو شب، برای آنچه میخواهی مشکل نیست).
و جالب این که “مرحوم صدوق” در “امالی” میگوید: “من دین الامامیه…. من احیی هاتین اللیلتین بمذاکره العلم فهو افضل”؛ از دستورات مذهب امامیه است که … اگر کسی این دو شب را به گفتوگوی علمی بپردازد، از هر عبادتی برتر است.”
2- لعن بر قاتل امیرالمومنین. صد بار ذکر “اللهم العن قتلة امیرالمومنین”
3- زیارت امام علی علیه السلام .
همچنین اعتکاف در مساجد جامع در این دهه مستحب است و فضیلت فراوان دارد و در روایتی از رسول خدا(ص) اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان برابر دو حج و دو عمره شمرده شده است. رسول خدا(ص) در دهه آخر ماه رمضان در مسجد معتکف میشد. بسترش را جمع میکرد و آماده و مهیا و با نشاط به شبزندهداری و عبادات میپرداخت (بسیاری از مسلمانان نیز در این امر به آن حضرت اقتدا میکردند) برخلاف آنچه بعضی از ناآگاهان میپندارند که با گذشت شبهای قدر برنامه ماه مبارک رمضان تمام شده است.
*************************************
بر روح تمام شیعیان تیغ زدند / بر مردترین مرد جهان تیغ زدند
خورشیدبه سینه، ماه برسر می زد / انگاربه فرق آسمان تیغ زدند.
سالروز ضربت خوردن امام علی(ع) تسلیت باد
*************************************
خداحافظ ای نخــــــــل ها چاها
دگر نشـــــنوید از علـــــــــی آه ها
که شام علــــــــی گشته دیگر سحــــــر
که امشــــــــب رود نزد پیغمـــــــبر . . .
*************************************
به فرق نازنینش کی اثر می کرد شمشیر
یقینا ابن ملجم وقت ضربت یا علی گفت . . .
*************************************
یک عمر تماشای دری خون آلود
یاد آوری حادثه ای سرخ و کبود
کم کم به علی بال پریدن می داد
ای تیـغ نیازی به حضور تو نبود
*************************************
امشب این دل یاد مولا می کند
لیلة القـدر است و احیا می کند
بشنو ای گـوش دلها بی صدا
نغمه ی فـزت و رب الکعبه را