سرپرست دفتر امور زنان و خانواده استانداری گلستان با بیان اینکه فراغت, آیینه ی فرهنگ جامعه است گفت : فراغت امکانی برای ردیابی تغییرات و تحولات تاریخی شاخص برای فهم تغییرات کلان در ساختار اجتماعی و فرهنگی است .
فائزه عبداللهی درنشست مشاوران جوان فرمانداری های تابعه استان بابیان اینکه درمیان موضوعات اجتماعی جهان معاصر, فراغت پدیده ای است که بسیار در مورد آن بحث و گفتگو می شودیادآورشد:دامنه گفتگو ها دراین خصوص در مرتبه علمی و دانشگاهی با آنچه در سطح عموم صورت می گیرد بسیار متفاوت است .
وی ادامه داد : در محافل آکادمیک مطالعات درباره سبک های فراغتی منتهی به ارائه نظریه ها و رویکرد جدید رخدادهایی همچون جوانی , طبیعت , جمعیت , همه گیر شدن استفاده از رسانه ها و فن آوری جدید تحول در سبک زندگی و دگرگونی در ساختار های نظام اجتماعی و فرهنگی می باشد .
ایشان با بیان اینکه جامعه امروز تغییرات شتابان اجتماعی و فرهنگی را تجربه می کند به کارکرد های مثبت و منفی این تغییرات پرداخت.
عبداللهی خاطر نشان کرد: شیوه های گذران اوقات فراغت جوانان همچون فردی شدن , خصوصی شدن ,تجاری شدن و کمرنگ شدن مرز بندی جنسیتی و … دچاردگرگونی شده است .
ایشان فردی شدن را مهمترین محرکه تغییر درالگو های فراغتی و ارزش های جوانان دانست و برخورداری از آزادی و حق انتخاب , تنوع مسیرهای زندگی تحصیلی و حرفه ای , تغییر در بافت اجتماعات شهری ,سرعت یافتن تحرک اجتماعی , تاثیر پذیری کمتر جوانان از مدل های نقش بزرگسالان و اتکای بیشتر به مهارت قضاوت و دانش خود را از عوامل دیگر فردی شدن بیان کرد .
وی یاد آور شد : پیامد سیاست گذاری ها و برنامه های توسعه اقتصادی و سیاسی که دراولویت های فراغتی جامعه امروزدیده شده است تا چه میزا ن برخاسته از تحرک اجتماعی و جغرافیایی تغییر در فرهنگ فراغتی است.
سرپرست دفتر امور زنان و خانواده استانداری گلستان خصوصی شدن را مورد دیگرازتغییر درالگو های فراغتی جوانان معرفی کرد وگفت :مالکیت شخصی ابزارهای سرگرمی دسترسی به تلویزیون,ماهواره,دی وی دی ,اینترنت ,تلفن همراه ,تکنولوژی وسرمایه گذاری شتابی درمسیردیجیتالی شدن ,مجازی شدن و رسانه محور شدن فراغت را دچاردگرگونی کرده است.
عبداللهی در ادامه در خصوص تجاری شدن بیان داشت : سلطه شر کت های بزرگی که تجارت کاملاً سود آور را سازماندهی می کنند تاثیربسزایی برالگو پذیری جوانان به مصرفی شدن ووابسته شدن دارددرنتیجه باعث نابرابری و بی عدالتی دربرخورداری ازفرصت های فراغت شده است.